سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به غمکده ی مهتاب خوش اومدی...


ساعت 7:47 صبح یکشنبه 85/8/28

نکاتی برای ساخت بهتر وبلاگ  

هیچ قانون سخت و قاطعی برای بوجود آوردن یک وبلاگ وجود ندارد. با رعایت چند نکته وبلاگ نویسان می توانند میزان مقبولیت وبلاگ خود را افزایش دهند.

 

به موضوع اهمیت دهید.

در یک وبلاگ موضوعات مختلفی می تواند وجود داشته باشد ولی مطالب موجود در هر شاخه باید متناسب با یک موضوع مشخص باشد. بازدید کنندگان وبلاگ شما وقتی وارد شاخه مورد علاقه خود می شوند دوست دارند مطلبی متناسب با موضوع که مورد پسند آنها قرار گرفته است پیدا کنند پس آنها را ناامید نکنید. بیشتر خوانندگان وبلاگ علاقه ای به دانستن اینکه مثلاً شما برای صبحانه چه خورده اید ندارند! اگر چه ممکن است برای آنها میزان کالری یک صبحانه معمول جالب باشد. یک موضوع برای وبلاگ خود تعیین کنید و به آن بچسبید! در این صورت می توانید مطمئن باشید که افرادی علاقه مند به موضوع انتخابی وجود دارند که دوباره به وبلاگ شما سر می زنند. چون شما همان چیزی را فراهم می کنید که انها می خواهند.

 

وبلاگ خود را آموزنده نگه دارید

اگر می خواهید این احساس را در بازدیدکنندگان ایجاد کنید که شما در یک علم یا رشته مسلط هستید باید همیشه در جریان اخبار در این زمینه باشید. اگر یک محصول را معرفی می کنید یا در زمینه ای مطلبی می نویسید آن را با حقایق بسنجید قبل از آن که آن را در اختیار بازدیدکنندگان خود  قرار دهید. چون همیشه اعتبار شما در خطر است. اگر صحبتی دارید و می خواهید آن را بیان کنید آن را خلاصه کنید و سعی کنید محتوای ان همانند یک سرمقاله باشد.

 

خبر قدیمی دیگر خبر نیست

در حالیکه می توانید روی وبلاگ خود هر روز مطالب جدید قرار دهید بسیار مهم است که مطالبی که ارائه می دهید به روز و دقیق باشد و نوشتن یک مقاله در مورد اتفاقی که شش ماه پیش رویداده است مورد علاقه بسیاری نخواهد بود و باز هم اعتبار وبلاگ خود را به خطر انداخته اید.

 

به یک رویه وفادار بمانید

یک برنامه تهیه کنید و از آن پیروی کنید. متوجه باشید که وبلاگ نویسی احتیاج به زمان و کوشش زیاد دارد. از تهیه مطالبی که از شما انتظار نمی رود خودداری کنید. یک انحراف موقت از موضوع کلی یا صحبت کردن در مورد یک روز تعطیل قابل درک است. اما خوانندگان با توجه به مطالبی که قبلاً در وبلاگ شما دیده اند بازگشته اند و طبیعی است که به دنبال مطالب مشابهی می گردند. و همانطور که می دانید هر روز وبلاگهای جدیدی بوجود می آیند. پس مراقب بازدیدکنندگان خود باشید تا آنها را از دست ندهید.

 

غنی از کلمات کلیدی

اگر هدف از بوجود آوردن وبلاگ بدست آوردن تعداد زیادی بازدیدکننده است باید تیتر وبلاگ شما شامل کلمات که با موضوع وبلاگ مرتبط است باشد. برای جذب بیشتر بازدیدکننده یک تیتر درشت از موضوع سایت داشته باشید. هر آیتم باید تیتری داشته باشد که محاطبان را جذب کند و در عین حال گول زننده هم نباشد. توجه داشته باشید که تیتر شما نباید بیش از 10 تا 15 حرف داشته باشد.

سادگی و وضوح

وبلاگ خود را طوری طراحی کنید که فهم آن ساده باشد و مراجعین به سادگی مطلب مورد علاقه خود را پیدا کنند خیلی ساده مطلبی را که می تواند باعث افزایش میزان بازدیدکنندگان سایت شما شود از چشم آنها پنهان نگه دارید.بخاطر داشته باشد که وب یک رسانه بین المللی است و بعضی از کلمات و اصطلاحات را نمی توان به سادگی ترجمه کرد. بعضی از مواقع که کم هم اتفاق نمی افتد برای فهمیدن تیتر یک مقاله باید مدت   زیادی تلاش کرد.

تداوم

اگر محتویات وبلاگ شما به طور مداوم به روز شوند موتورهای جستجو هم وبلاگ شما را در دوره های زمانی کوتاهتری کند و کاو می کنند.

تصحیح مطلب

فقط چند لحظه کوتاه لازم دارید تا از اشتباهی که با دستپاچگی نوشته شده است جلوگیری کنید. غلط های املایی را تصحیح کنید تا در ذهن خوانندگان خود اثر منفی ایجاد نکنید. به محتویات مطلب توجه کنید چون هر چیزی که شما در اینترنت قرار می دهید در اینترنت یافت می شودپس قبل از قرار دادن هر مطلبی در مورد آن خوب فکر کنید. کپی کردن مطلب از منابع اینترنتی کار قشنگی نیست و اثر مطلوبی در مخاطب ایجاد نمی کند. البته معرفی مقالات مفید مرتبط با موضوع کیفیت کار را بالا می برد. و شما به سادگی با قرار دادن یک لینک می توانید این کار را انجام دهید این عمل علاوه بر اینکه کمکی به بازدیدکنندگان است و اثر مثبتی در آنها می گذارد باعث می شود وبلاگ شما از طرف موتور های جستجو در رتبه بهتری قرار گیرد.  

RSS

RSS وبلاگ شما را غنی تر می سازد. بسیار مهم است که محتویات وبلاگ شما به صورت RSS تغذیه شود تا  توزیع و خوانندگی وبلاگ افزایش یابد.

منتظر نظراتتان هستم 

دلشکسته تنها مهتاب


¤ نویسنده: مهتاب

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:7 صبح پنج شنبه 85/8/25


¤ نویسنده: مهتاب

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:7 صبح پنج شنبه 85/8/25

سلام سلام !

اول از همه ، از همه ی شما دوستای خوب و گلم که بهمون واقعا لطف دارین و ما رو هیچ وقت تنها نمی ذارین یه تشکر ویژه دارم. از تو علی جان! که بالاخره بعد از این غیبت چند روزه و البته طولانی بازم برگشتی و نشون دادی هنوز ما رو دوست داری. علی آقا! سارا خانم! نسیم خانم! و البته دیباخانم! و و و .... همه ی شما گل های قشنگ میهن بلاگی و غیر میهن بلاگی واقعا ممنونم. دلیل غیبت های طولانی و ننوشتنمون قبلا نوشتم و لازم نمی دونم دوباره بگم. البته بگم! به نظرات تا اونجایی که بتونم جواب می دم اما در مورد آپ کردن نه. چون واقعا سرم شلوغه...

حالا نوبتی هم که شده نوبت چندتا جمله ی قشنگه : راستی! نظر یادتون نره!!!!!!!!!!!!!!!!!

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>><<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

 

خدایا اگر تو درد عاشقی را می کشیدی تو هم زهر جدایی را به تلخی می چشیدی اگر چون من به مرگ ارزو ها می رسیدی پشیمان میشدی از اینکه عشق را افریدی

---------------------------------------------------

 

زندگی مثل یه قاصدک هست که اگه نگیریش خیلی ساده و راحت از تو میگذره ، و به فکر تو نیست که حسرت رفتنشو میخوری

---------------------------------------------------

 

عشق را با هیچ تصویری نمیتوان نشان داد ...ولی همه تصویری از عشق در ذهن خود دارند

---------------------------------------------------

 

زیبایی عشق به سکوت است نه به فریاد زیبایی عشق به تحمل است نه خرد شدن و فروریختن عشق خیالی است که اگر به واقعیت بپیوندد تمام شیرینی اش را از دست می دهد


¤ نویسنده: مهتاب

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:43 عصر چهارشنبه 85/8/24

خیلی اتفاقی توی کتابخونه ی یکی از دوستانم عنوانی رو دیدم: اثری منتشر نشده از فروغ فرخزاد ( مرگ من روزی ... ) و از اونجایی که من با فروغ و اشعارش بزرگ شده بودم و اولین کتاب شعری که در کودکی خونده بودم کتاب " عصیان " فروغ بود این عنوان شدیدا تحریکم کرد و این سئوال برام پیش اومد که یعنی می شه کتابی از فروغ وجود داشته باشه که من نخونده باشم ؟!! این علاقه ی شدید باعث شد که اون دوست گرامی کتابش رو به من هدیه کنه و ....

                 ظهیرالدوله-مزار فروغ فرخزاد

این کتاب مجموعه ایست از ترجمه ی شعرهای چند شاعر آلمانی که در مدت اقامت کوتاه فروغ در آلمان به کمک برادرش دکتر امیر مسعود فرخزاد انجام گرفته . هر چند فروغ فرصت ویرایش و بازسازی ترجمه هاش رو پیدا نکرده اما به هر صورت اشعاری در اون وجود داره که بسیار زیبا هستن. مخصوصا شعری از " اوسیپ کالنتر " به نام : (وقتی که مرگ من فرا می رسد) ....که باعث الهام گرفتن شعری به همین نام ( مرگ من روزی فرا خواهد رسید ) در فروغ می شه . وقتی این شعر رو خوندم حس عجیبی پیدا کردم. اونو براتون می نویسم . شاید برای شما هم جالب باشه.

وقتی که مرگ من فرا می رسد، هنوز کتاب های زیادی در گنجه ی من

خواهند بود

که من می خواستم آنها را بخوانم

بعدها ، شاید در روزهای بهتری .

وقتی که مرگ من فرا می رسد ، هنوز داستان های زیادی

خواهند بود

که من می خواستم آنها را بنویسم

من هیچ وقت به آنها نرسیدم .

تابستان های تازه خواهند آمد و همه چیز ادامه خواهد یافت

صبح و عصر ، هفته و ماه ، و سال های سال ،

این چه ارزشی دارد ؟

بعد دیگر در دنیا هیچ کس نخواهد بود که من زمانی دوست داشتم

هیچ کس که با او من جامم را به شادی خالی کردم

دیگران به جای ما همین بازی را تکرار خواهند کرد

کلمات پر از لطف و اعمال مملو از نفرت را

در میان یکدیگر

رد و بدل خواهند کرد

دیگرانی که من نخواهم شناخت

اما می ترسم چهره ای مانند ما داشته باشند

مردان رشید

زنان ِ دوست داشته شده

و پسران کتک خورده و بی رنگ

وقتی که مرگ من فرا می رسد، هنوز خیلی چیزها باقی خواهند بود که

من می خواستم ببینم و بشناسم

دریا ها ، منظره ها ، دیوارهای تنها و خودم .

زیرا در اطراف زندگی من آیینه های زیادی وجود نداشتند

وقتی که مرگ من فرا می رسد ، تصویری که در مغز من رسم شده بود

نابود می شود

دنیای من ...

خواننده ،! وقتی تو این را می خوانی ، بعدها ، سال های بعد ،

و شاید در آن تابستان که من دیگر ندیدم

به من فکر کن .

من این را در نیمه ی اول قرن بیستم می نویسم

در یک عصر پاییز ، در حدود ساعت 10

از شراب طلایی ORVIETO خورده ام که برای شب

و آرامش

مفید است

منزلی داشتم که در بالای آن ستاره ها می سوختند

و روی هم رفته

انسانی بودم

مثل تو ...

پ ن : وقتی اینو خوندم و متوجه شدم الان همون تابستونیه که شاعر گفته ( یعنی تابستونی که می تونه از راه برسه و یه نفر شعر اونو بخونه،در حالیکه خود شاعر زنده نباشه) ، شاعری که حدود 40 سال از مرگش گذشته ، حس عجیبی بهم دست داد ... این که من هم یه روز ...

شاید یه تابستون یه نفر این نوشته هامو ....

و صدای اون آخرین دیالوگ فیلم استثنایی " ژاکت " توی ذهنم پیچید ... وقتی که صحنه سفید می شه و یک صدا می پرسه : How much time do we have ?

چقدر دیگه زمان داریم ؟

شما چه حسی دارین ؟


¤ نویسنده: مهتاب

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:43 عصر چهارشنبه 85/8/24

می آیم ...

روسریم را پشت پرچین ِ

وعده های پنهانی

باد برد

و مرواریدهای سینه ریز ِ شادمانی هایم را

در گریز از نگاه های مردد ِ زن همسایه

گم کردم

اما صبر کن ...

می آیم...

کوچه باغ

آرزوهای ِ بنفش ِ یادگاری های

سپیدار پیر

و نسیم ِ بی پرده ی بی غبار

شتاب قدمهایم را

تحریک می کند

صبر کن....

می آیم....

می ترسم

می ترسم

می ترسم نشانی ِ آشناترین پنجره

مرا به گشایش ِ دستهای بی قرار ِ تو

نرساند

من از سمت ِ بی بن بست ِ اقاقی ها می آیم

نکند آبراهه

گل آلود ِ

طعنه و

هراس ِ نباید

باشد....

           

بی صدا می آیم

آنقدر که خواب ِ نازک ستاره نشکند

اما

هیاهوی ِ پرسش های ممنوعه را

چه کنم

وقتی از نردبان ِ

قد کشیده تا عطر بهار نارنج

تا شفافیت سحرآمیز باران

تا تو

بالا می روم ؟!!

کودک که می شوم

پاهایم تند تر از رویاهایم می دوند

عجیب نیست ؟!!

دیگر هیچ زنجیری

به عریانی ِ نیازهایم

قفل نمی شود

صبر کن ...

می دوم

کودکانه می دوم ...

به گمانم سوزش چشمانم

از بغض ِ بی بهانه ای باشد که

از شیطنت تقویم ِ

این همه ماه و سال

گله داشت

چرا همیشه وزن فاصله

از عدد ِ ندیدنهایت

بیشتر می شود؟!!!

ماه بالا می آید

بالاتر از انگشتان نارنجی غروب

جاده خلوت می شود

نقشه ی بی علامت ِ عبور را

نیاورده ام

خدا...

شب پره...

سنجاق سر ...

چمدانم سنگین است

صبر کن...

می آیم.


¤ نویسنده: مهتاب

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >
3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
35
:: بازدید دیروز ::
1
:: کل بازدیدها ::
62966

:: درباره من ::

به غمکده ی مهتاب خوش اومدی...

مهتاب
عاشق دلشکسته تنها به دنبال آزادی مسافر جاده تنهایی میگن شیطونم ولی فکر نمیکنم

:: لینک به وبلاگ ::

به غمکده ی مهتاب خوش اومدی...

:: آرشیو ::

آموزش
تست
بخند کلیک کن ضرر نمیکنی
چرا زنان گریه میکنن ؟
خودکشی
بیا تو
یه سایت جیگر
عجز
وقتی که....
پاییز
زنانه ای از عشق
پیامبر
یه راهنمایی
دوستت دارم...
یه عشق
فریاد دلم...
تو را من دوست می دارم...
پاییز 1385

:: اوقات شرعی ::

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: موسیقی ::